2777
2789
عنوان

دعوتید به عشق حضرت مادر

26 بازدید | 4 پست

"صل الله علیک یا فاطمه الزهرا 

یا بنت رسول‌الله و یا زوجة ولی الله"


روز آخر عمر حبیبه خداست تو بستر افتاده لحظات آخر و سپری میکنه. نمیدونم امروز چه جوری کار خونه را انجام داد. همه چیزرو مرتب کرد آنگونه که خوشحال شدن اهل خانه.. همین که علی مرتضی مسجد رفت و بچه ها رفتن. گفت اسما..*


 آخر نگاه خویش را سویم بیفکن 

میخوابم اینک پرده ایی رویم بیفکن


 بنشین کناری ناله از دل در خفا زن 

بانوی خود را ساعتی دیگر صدا زن


 دیدی اگرخاموش به بستر خفته ام من

 راحت شدم نزد پیامبر رفته ام من


 آیند چون طفلان معصومم به خانه

 پرسند از مادر خبر داری تو یا نِه


دیدند اگر خاموش وبی تاب است مادر

 آهسته بگو به آنها بگو خواب است مادر

 

*اما اومدن مضطرب و نالان سراغ مادرو گرفتن جوابو شنیدن قانع نشدن.اومدن کنار بستر روپوش را کنار زدن. امام حسن (علیه السلام) صدا میزنه مادر.. ابی عبدالله صدا میزنه..مگه مادر جواب میده نه.. امام حسن گریه میکنه میگه مادر "کلِّمِینِی" با من حرف بزن مادر. "قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی" الهی بمیرم حسینیا ابی عبدالله صورت کف پای مادر..مادر "کلِّمِینِی" لباتو باز کن مادر من حسینم، من حسینم، من حسینم... دیدن نه ناله ها اثر نداره سراسیمه اومدن مسجد بابا بیا. مادر از دنیا رفت. علی مرتضی تا این جمله را شنید با صورت زمین افتاد..خدا میدونه چگونه به خانه آمد او هم تا رسید عبا و عمامه از سر انداخت. اومد کناربستر فاطمه صدا میزد زهرا جان، فاطمه جان، دختر پیغمبر، مادر حسنین من، مادر زینبین من،"يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ" دید فاطمه لب از لب باز نمیکنه ،چاره ساز عالم کانّه بیچاره شد. دستاشو زمین گذاشت صورت مقابل صورت فاطمه صدا زد.. زهرا جان من علیم تا به حال نشده جوابم رو ندی.. اشک چشمش به صورت فاطمه چکید کارخودشو کرد. مگه فاطمه میتونه اشک چشم علی را ببینه روح به بدن حبیبه خدا برگشت.چشماشو باز کرد صدا زد.. علی جان! "هذا فِراقُ بَیْنِی وَ بَیْنِکَ‌"..*


*دلا رو ببرم کربلای معلی از لحظه آخر حسینش بگم..خواهرش اومد خودشو رساند دید یه گوشه میدان شمشیرا بالا میره پایین میاد هی صدا زد.."وا محمدا، وا علیا وا حسینا" کسی اعتنا نکرد. صدا زد" یا قوم اَمافیکُم مُسلِم" مگر میان شما یه نفر مسلمان نیست. باز هم اعتنا نکردن صدا زد.."یابن سَعد! اَیُقتَلُ اَبُوعبداللّه وَ انتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟" حسین جانم حسین...*


*روز شهادت مادرش فاطمه هست یه جمله هم بگم.. امان از اون لحظه ایی که دید

 بولهب بر صفحه قرآن نشست..

روی حنجر خنجر برّان نشست


بشکند پایت شکست آیینه اش 

پیش من منشین به روی سینه اش


این مسیحِ من نفس دارد هنوز

مرغِ روح او قفس دارد هنوز


 با نگاهش حرفا میزد حسیـــــن 

 پیش زینب دست و پا میزد حسیـن 


 «صلی الله علیک یا ابا عبدالله»

"اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ"

 

شب بود وچشم خفتگان در خواب خوش بود

بيدار مردي اشک چشمش آب خوش بود

 

در بي کَسي تنها امیدش را داده از دست

نخل و نهالِ نارسش را داده از دست

 

در خاک پنهان کرده خونين لاله اش را

آزرده جسمِ يار هجده ساله اش را

 

اشکش به رُخ چون اَنجم از افلاک ميريخت

بر پيکر تنها عزیزش خاک ميرخت

 

گويي که مرگِ يار را باور نمي داشت

از خاکِ قبر همسرش سر بر نمي داشت

 

می رفت کم کم گُم شود در آسمان ماه

چون عُمر يارش عُمر شب را ديد کوتاه

 

بوسيد در دريايِ اشکِ ديده گِل را

برداشت صورت از زمين بگذاشت دل را

 

*دید شب داره به آخر میرسه، به زحمت از کنارِ قبر فاطمه برخواست، دست و دامنش رو از خاکِ قبرِ فاطمه تکان داد، صدا زد: زهرا جان! "فَإِنْ أَنْصَرِف فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ" یعنی زهرا اگه دارم میرم از روی خستگی نیست، قبرت باید مخفی بمانه*

 

بگذاشت جانش را در آن صحرا شبانه

با پيکرِ بي جان روان شد سوي خانه

 

آن خانه اي کز دود آهش بُد سيه پوش

در آن چراغ عُمر يارش گشت خاموش

 

آنجا که خاکش را به خون آغشته بودند

هم آرزو هم شاديش را کُشته بودند

 

آنجا که جز غمهاي عالم را نميديد

در هر طرف ميگشت زهرا را نميديد

 

صبح آمد وشب خفتگان جَستند از جا

آماده بعد از دفن بر تشييع زهرا

 

در بین ره مقداد آن پیر جوانمرد

همچون علی در غیرت و مردانگی مَرد

 

فریاد زد کی چشم دلهاتان همه کور

در ظلمت شب دفن شد آن آیت نور

 

*دیشب علی بدنِ فاطمه اش رو غریبانه برداشت، دفن کرد...*

 

او بود از جمع شما بیزار بیزار

او دید از خیلِ شما آزار آزار

 

*آی نانجیبا! تا تونستید زهرا رو اذیتش کردید، جسارت کردید، حالا برا تشییعِ جنازه اش اومدید؟*

 

ثانی دوباره زخم مولا را نمک زد

مقداد را چون بانویش زهرا کتک زد

 

*مقداد روی زمین افتاد، شروع کرد گریه کردن، گفتن: مقداد! تو مردِ جنگی، پهلوانی، چرا با یک سیلی خوردن گریه میکنی؟ مقداد فرمود: برا خودم گریه نمی کنم، برا اون خانومی گریه می کنم که از این نانجیب سیلی خورد، عجب دستِ سنگینی داره...*

خون بر دلِ زار امیرالمؤمنین شد

زیرا غلامِ پیر او نقش زمین شد

 

#شاعر حاج غلامرضا سازگار

 

*امیرالمومنین تو خونه نشسته، اومدن گفتن: یاعلی! چرا نشسته ای؟ میخوان قبر فاطمه رو نبش کنند، به بدنِ فاطمه ات نماز بخونن، خدا میدونه این خبر با دلِ علیِ مرتضی چه کرد، سربندی که توی جنگ به سر می بست، به سرِ مبارکش بست، شمشیرِ برهنه برداشت، مثل شیرِ غضبناک اومد، گریبانِ دومی رو گرفت زمین زد، نوشتن چیزی نمونده بود جان از بدنِ نحسش بیرون بیاد، علی فرمود: چه کنم مأمورِ به صبرم، رهاش کرد، فرمود: اگه دست به یکی از این صورتِ قبرها بزنید، زمین رو از خونِ شما رنگین میکنم، دیدن این علی، علیِ میدانِ بدرِ، علیِ میدانِ اُحُدِ، علیِ امروز، علیِ خیبر گشاست، دیگه اون آقایی نیست که مقابل چشمش فاطمه اش رو بزنن، دستش بسته باشه چیزی نگه... همه برگشتن و رفتن، علی از دور یه نگاه به قبرِ فاطمه اش انداخت، فاطمه جان! علی زنده باشِ و به قبرت هم جسارت کنند؟ نه!

آی حسینیا! امروز شماها بگید: علی جان! نتونستید ببینی یه عده جسارت کنند به قبرِ فاطمه ات، حق هم همین بود آقا! اما کجا بودی کربلا؟ حُسینت رو کُشتن، بعد از شهادتش به بدنش هم جسارت کردن"وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی" با سُمِ اسبان بدنش رو پایمال کردند. ای حسین!...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

آنکه قدش فلک از غصه دو تا کرد، منم

آنکه از هجر پدر ناله به پا کرد، منم


آنکه بین در و دیوار زبی یاری خویش

فضه را از پی امداد صدا کرد، منم


آنکه از سوز دل خویش، به ایام شباب

طلب مرگ ز درگاه خدا کرد، منم!


آنکه جز محنت و آزار زهمسایه ندید

در عوض باز به همسایه دعا کرد، منم!


آنکه هنگام فداکاری خود در ره دوست

زودتر محسن شش ماهه فدا کرد، منم!


آنکه با گمشده قبر و بدن مخفی خویش

ظلم را یکسره انگشت نما کرد، منم!


(( دلا رو ببریم مدینه بگیم بی بی جان آرزومون بوده و هست شما دست ما رو بگیری توفیق عرض ادب را از شما میخواهیم - السلام علیک یا ممتحنه متحنک الله سلام بر تو ای فاطمه ای که خدا قبل از خلقت این دنیا امتحانت کرد خوب امتحان دادی خوب از امام خودت دفاع کردی الهی بمیرم بین در و دیوار قرار گرفتی پهلوت رو شکستن محسن رو کشتن سیلی به صورتت زدن سینه مجروح شد - تا دید ریسمان به گردن علی انداختن با همان حال از امام زمانش دفاع کرد دامنش رو گرفت نگذاشت ببرن))


دست شستم من ز جان خویشتن

ای مغیره هرچه میخواهی بزن


(( دیدن رها نمیکنه فاطمه را از علی گرفتند))


گردیده بود قنفذ همدست با مغیره

او با غلاف شمشیر این تازیانه می زند


((زهرا جان))


خجالت از تو کشیدم میان راه چو دیدم

گرفته دست به پهلو و میدوی ز قفایم


شکسته باد دو پایی که پهلوی تو شکسته

بریده باد دو دستی که کرد از تو جدایم

ای كاش فدك این همه اسرار نداشت /ای كاش مدینه در و دیوار نداشت

فریاد دل محسن زهرا این بود /ای كاش در سوخته مسمار نداشت


اَللّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،
وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ 🤲


لَعَنَ اللهُ قَاتِلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حَقِّکِ یا مَولاتِی یا فاطِمَةَ الزَّهراء 


یاعلی بردشمنات لعنت👉اگه حاجت داری بگو خدایا لطفا به بزرگی خودت و به حرمت ۱۴معصوم و حرمت شهید ابراهیم هادی وشهید حاج سعیدسامانلو حاجتمو بده بعدش برای سلامتی وظهور امام زمان و حاجت روایی خودت۵۰۰صلوات هدیه کن به ۱۴ معصوم و دو شهید عزیز ۴۰ روز هم پشت سرهم سوره واقعه بخون براشون زیارت عاشورا و سوره یاسین هم میتونی بخونی .صدا بزن مشکلتو بگو بخواه دعات کنن، شکر خدا خیلی ها با این توسل حاجت روا شدن اگه حاجتت شرعی باشه و خدا صلاح بدونه روا میشه😍 نذر واسه شهدا هیچ اشکالی نداره تو مذهب شیعه توسل کردن جایز هست چون شهدا درجه ایمان و تقواشون زیاده ،نزد خدا مقام شفاعت دارن ،طبق آیه قرآن زنده هستن ،خدا به حرمت دعاشون حاجت میده .شهدا فقط واسطه هستن دعامون میکنن حاجت اصلی رو خدا میده😊این نذرهم عالیه به نیت حل مشکلت صدقه بدی واسه سلامتی آقا امام زمان و ازشون بخوای دعات کنن.بزن رو اسم کاربریم اولین تاپیکمو بخون پراز اسکرین و کامنت حاجت روایی هست کسانی که حاجت روا میشن خبر میدن ،کامنتاشونو کپی میکنم واسه دلگرمی تو تاپیک.راستی کتاب سلام بر ابراهیم رو دانلود کن بخون عالیه درباره شهید هادی هست😊اینهایی هم که میان میگن توسل به شهدا شرک ،گناه وبدعت هست فقط ازخدا بخواین ، شیعه نیستن از عمد علیه توسل کردن میگن !حالا که تا اینجا اومدی لطفا به نیت سلامتی وظهور آقا امام زمان صلوات بفرست.الهی خدا به بزرگی خودش و به حرمت ائمه و شهدا حاجت دلتو بده و شماهم مثل بقیه تاپیک بزنی و صدام کنی خبر خوش حاجت روایی بدی یاعلی .

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز