اون موقع کلا من مهمونی و سفر بیشتر می رفتم
هنوز بچه ام کوچیک بود و مدرسه نداشت
دیگه از وقتی دانش آموز شده زیاد جایی نمیرم
اون روز شمال بودیم و یک دختر ده ساله خیلی گریه و بی قراری می کرد که دلش نمی خواد برگرده تهران و دوست داره بمونه
دختر بچه گریه می کرد و پدرش بهش می گفت ناراحت نباش بابا
تکون بخوری هوا آلوده میشه و مدرسه ها را تعطیل می کنن دوباره می آییم و داشت اینجوری دخترش را آروم می کرد.
امروز که توی اکثر شهرهای ایران هوا تا این حد آلوده شده
از تبریز و بندرعباس بگیر تا اصفهان و تهران و .....
میگم تا وقتی مردم این باشن شرایط بعید است بهتر بشه