گفتم حرفات باعث میشه رابطه ی من و همسرم(عقدیم) شکراب شه. بهش برخورد و فحش داد.
این مامانم هردفعه یه حرفی میزنه. یه بار میگه دومادای مردم روز مادر براشون انگشتر طلا میخرن دوماد من خسیسه حتی برای تو هم خرج نمیکنه. یه بار میگه شوهرت الکی بهانه میاد برای مریضیش وگرنه نمیرفت دیدن خاله ی پیرش. الانم همسرم باز انفلوآنزا گرفته مامانم میگه بهوونشه😑
ایخدا کی میریم خونه ی خودمون از دست دخالتا و حرفای دو به زنِ مامانم خلاص شم؟
شاید بگین مامانته دوستت داره، ولی مامانم با من هم بدرفتاره انقدری که هی میگه پس کی میرید سر خونتون ازت راحت شم؟ و میخواد زنگ بزته به مادرشوهرم بگه که کی قراره بریم سر خونه ی خودمون. یا بابام با همسرم صحبته کنه که کی اینکارو میکنیم. انگار که رو دستشون موندم. بهشون میگم رودستتون موندم؟ میگن آره رو دستمون موندی میخوایم ازت خلاص شیم.
واقعا از دستشون کفری هستم. مامانم که از همه ی عالم و آدم طلبکاره. بابام هم که...🤦🏻♀️
چندین روزه داریم دنبال سرویس چوب و فرش میگردیم برای جهیزیه. رو هرچی دست میذارم مامانم روش ایراد میذاره. الان طوریه که اکثر مبلمان دوتاکاناپه دارن. این میگه نباااید دوتا کاناپه داشته باشه مبلمانِ من. و میگه نباااید مبلمان راحتی بردارم باید کلاسیک یا سلطنتی باشه. و نباااید قیمتش زیاد باشه. دیگه حدس بزنین چطور مبلایی پسندشه. مبلای کلاسیک خز(چون خوشگلاشون گرونترن) دیشب من از یه فرش خیلی خوشم اومد گفتم مامان نظرت چیه
مامانم غرغر کرد. فروشنده بهش گفت چه جور فرشی مدنظرشه؟ مامانم پشتشو بهمون کرد و جواب نداد(چون میگه فرش دستباف بخریم نه ماشینی. از اون دستباف های زشت)
یعنییی هاااا کمدی تلخه زندگیِ من با اینا
کاش زودتر از دستشون راحت شم