شوهرم از نظر جسمی آسیب دید. مادرشوهرم توراه شهرستان بود بهش گفتم بعدک برگشتن نیومدن عیادت پسرشون، حتی برادرشوهرم ک طبقه بالای ماست، صب اومد نون خرید حالشو پرسیدرفت. دیگه نیومدن خونمون. ب شوهرم میگم بهت اهمیت نمیدن میگه برام مهم نیست. ولی اونا سرمامیخورن شوهرم سریع میره پیششون. یابرادرشوهرم سرمامیخوره یاجاریم مادرشوهرم سریع میاد پیششون یک ربع فاصله داریم باهم. شوهرمم همیشه پشت خانوادش درمیاد.برادرشوهذمو جاریم همش دهن پدرمادرشوهرمو سرویس میکنن . میخام گلکی کنم چی بگم؟ پیش جاریم بگم؟ یا ب مادرشوهرم چی بگم حالشونوبگیرم؟
چون ایناازما انتظاردارن واسشون غش کنیم چون شوهرم بچع ننه ست هی میگ اینامنو بزرگ کردن من باید احترامشونونگهدارم. درحالی ک دوتا برادردیگ هم دارن همیشه طلبکارن از پدرمادره.
