شاید باز کردن پنجره و نفس عمیق کشیدم حالت رو خوب کنه
شاید خوردن یه چایی و کیک حالتو بهتر کنه
شاید یه پیاده روی یا دیدن درخت های توی پارک حالت رو خوب کنه
شاید دیدن یه ویدیوی طولانی از حرکت موج دریا و صدای آب بهت آرامش بده
شاید توی سکوت شنیدن صداهای دووور بهت حس آرامش بده
شاید یه نماز با عشق خوندن بهت آرامش بده
شاید شروع کردن یه دوره آموزشی باشه
منظورم از اقدام یه اقدام فضایی نبود منظورم یه پله بهتر شدن وضعیت بود
باید محرک های مثبت روانی خودت رو شناسایی کنی کم کم انقدر حالت رو خوب کنی که انگیزه ایجاد تغییرات بزرگ توی خودت ایجاد کنی
الان فقط ظرف هیجانات مثبتت رو باید پر کنی
دیدی یهو میگی وای خیلی وقت بود اینطوری نخندیده بودم ؟ خیلی وقت بود اینطوری آرامش نداشتم ؟ خیلی وقت بود اینطوری حس خوب نداشتم ؟
یه سری کار و اقدام هستن که توی حالت عادی مثل الان اصلا یادت نمیاد که چقدر میتونن بهت حس خوب بدن ، ولی وقتی پیش میان حالت رو خوب میکنن اینا رو یادداشت کن
اینا کارهایی هستن که شخص تو رو خوشحال میکنن و ظرف هیجانات مثبتت رو پر میکنن
پس وقتایی که شوهرت گند میزنه یا رفتاری میکنه که نباید ، تو یهو مثل امروز صفر نمیشی یهو خالی نمیشی یه کم از اون ظرفه کم میشه ولی منفی نمیشی
این لیست رو کم کم تکمیل کن و هر روز چند تا از اون لیست رو انجام بده کم کم خودت میفهمی چقدر بهتر شدی و کم کم راه حل هایی که برای نجات خودت از این وضعیت هست رو پیدا میکنی