ما میخواستیم زمستون یه سفر بریم با دوستامون
سمت جنوب
تو اقامتگاه
بعد واقعیتش قرار بود دخترونه بریم
بعد دوستام گفتن کاپلی بریم
مسئله اینا اونا دوس پسر دارن و رابطه دارن دور از چشم خونواده ها و از نظر خودشونم کاملا اوکیه،حالا اینش به من ربطی نداره
فقط من و یکی دیگه متاهلیم
همسر منم نپسندید گف دوس پسر واسه چیه میخوان بیارن؟برای ماها مسئولیت داره،یه چیزی بشه پای ما گیره.یهو صد تا صاحاب پیدا میکنن.دخترونه برین،دوس پسرشون نباشه که نمیمیرن.
بعد من محترمانه به اون دوستام گفتم همسر من اوکی نیس اینجوری و منم ترجیح میدم سفر دخترونه باشه،دوستم زنگ زد گف حالا یه شوهر کردی دوتاتون دارین ما رو سرویس میکنین.شوهرت که طرز فکرش مال دهه پنجاهه.فرقتون با ما کلا یه خطبه اس حالا هی قپی میاین.
جدی ما سخت گرفتیم؟
به خدا مریضیم،اینام هی منو حرص میدن با این حرفاشون
به هم ریختم.حس بد گرفتم با حرفاش.