بابا اینکارش اینه بخدا نمیخواد
چون نصف خونه رو دوش منه
میدونه اگه قبول بشم میرم پشت سرمم نگاه نمیکنم ی بار بهش گفتم دعا کن فلان رشته قبول بشم فقط خندید
خودش میخواست بره گواهینامه بگیره بعدش ماشین که نشد
من سال بعد میخوامگواهینامه بگیرم به بابامگفتم ماشین بگیر من هستم دیگه برگشت میگه ماشین برا چی میخوایم خونه عوض کن