چند شب پیش شب نشینی رفتیم خونه مادر شوهرم ک جاریمم با اون زندگی می‌کنه

ما کلا سه تا دختریم از کی باید بکنیم؟😂😂

یکم زیادی حساسی.من پدرم برای سیسمونی دختر عموم کمد و تختشو خرید اخرش اصلا هیچ جا اعلام نکردن که بابای من اینارو خریده فقط گفتن عمو کوچیکم فرش اتاق بچه رو خریده چند بار هم اعلام کردن ولی مامانم با بابام دعوا نکرد و نگفت بریم ده وعده بخوریم تا جبران بشه

عزیزم پرتغال ارزشی نداره 

بعدم واقعا اون دوستمون درست گفت 

ب هرحال شرایط شما بهتر از جاری هست 

زندگی با مادرشوهررتو یک خونه سخته 

هرچقدر هم مادرشوهر خوب باشه 

حالا هرازگاهی اگر رفتی چزی بردین ب جایی برنمیخوره

چرا سو استفاده میکنن چون بابام وضع مالیش از بفیه خواهر و برادراش بهتره 

اما خب با یکم خرید و خرج چیزی نمیشه 

اگه هم بخوان بیش از حد دیگه سو استفاده کنن بابام پاشون رو کوتاه میکنه.مثلا مادربزرگم میگفت تو پسر نداری برای چبته دوتا خونه یکیو بده دست برادر زادت بابامم پاشونو کوتاه کرد

اوووو پس خیلی رودارشون کرده حق داری حرص میخوری

حالا من نامزد کرده بودم برادر بزرگش همه کارارو میکرد این نه مالی نه عملی کلا هیچچی کمک نمیکرد همبشه هم طلبکار بود ازشون

یه بار خونه مادرشوهرم بودیم خاله شوهرم نشیته بودپمتتظر تا برادرشوهرم بیدار شه برسونش خونش بعد ما داشتیم میرفتیم بیرون گفتم خب خاله بیا برسونمت گفت وای نه خواهرزادم بدش نیاد ناراحت نشه باهاش مشورت کن😐😐😐😐😐

کلا ادما اینطوورین 

بعد من به این خاله اینطپری رو دادم نامزدم حوشش نمیومد ازش مبگفت عکس هم باهاش نگبر 

بعد موقعی که ناراحتیمون‌بود و قصد جدایی داشتم خاله زنگ زد بهم گفت حق و‌حقوقتو پرت میکنیم جلوت گمشو برو و کلی بهم حرف زد😐😐😐😐گفت هرچیم بهت بگم بتید مول به دختر خوب پاشی بیای منم ریدم براش😂😂😂

قصد داشتم هبچی هم نگیرم ازشون‌اما برای این حرف خاله هم شده چند گرم طلا گرفتم و اونا هم با خاله دعوا کرده بودن برای همین هرجا منو مببینی میخواد جرم بده😂😂😂😂

آرامش و راحتی خودتون