ماچند وقت دعوا داشتيم الان اشتي كرديم ولي دلخوريم وبا خانواده هاهم نميريم وبيايم حالا ديشب شوهرم داشت تعريف مي كرد كه دوستش از هم جد اشدن وبهش گفتم كه خوبه بجهنداري وحالا هم انادواج ميكنه هم تو ،من گفتم ناراحت نشد كه گفتي ازدواج ميكنه وبالاخره زنش بوده گفت نه ومن هم اكه مي دونستم كه تو اذيت نميشي طلاقت ميدادم اما مي دونم تو خيلي اذيت ميشي گفتم تو فكر من را نكن وبه فكر خودت باش گفت كه تو اگه يك هفته بچه ها را نبيني مي ميري ومن رگ خودم را مي زنم كه تو اذيت نشي(البته اين چند وقت خيلي اذيت كرده وزبوني حرفاش)منم خيلي بهم بر خورد كه مي خواد بمه برا اينه كه دارم زندگي مي كنم منم گفتم خدا نيامرزه خود ش پدر ومادر ان كيي را كه با دروغ هاش باعث ازدواجي شد كه هم تو احساس بد بختي مي كني وهم دوتا بچه اين وسط موندن
😂بابا اولش گفته دوستم جدا شده اقا به دوستش گفته خوبه جدا شدین حالا هم تو زن میگیری هماون ازدواج میکنه بعد خانم گفته ناراحت نشد درمورو زنش اینو گفتی اقاهم گفته نه منم اگر میدونستم از دوری بچه ها نمیمیری طلاقت میدادم
سهم من از اون همه امید و انتظار فقط یک لنگه جوراب گل گلی شد💔👼😢
نبودنِ تو فقط نبودن تو نیست، نبودنِ خیلی چیزهاست...کلاه روی سرمان نمی ایستد! شعر نمیچسبد...پول در جیب مان دوام نمی آورد! نمک از نان رفته!!! خنکی از آب.......ما بی تو فقیر شده ایم مادر💔
حرمت زندگی مشترکتون رو با این حرفا خدشه دار نکنید . نذار حرف جدایی بیاد وسط . مقصر اصلی شوهرته که گف ...
شوهره مثلا منت هم گذاشته
گفته چون نگران ناراحت شدنتم طلاقت نمیدم
پررو
نبودنِ تو فقط نبودن تو نیست، نبودنِ خیلی چیزهاست...کلاه روی سرمان نمی ایستد! شعر نمیچسبد...پول در جیب مان دوام نمی آورد! نمک از نان رفته!!! خنکی از آب.......ما بی تو فقیر شده ایم مادر💔