منم یبار یهو بعدازظهر احساس خواب آلودگی شدیدی کردم چشمام داشت بسته میشد گفتم برم بخوابم در همین حال یه ۵ تومنی انداختم تو قلک صدقه ها و بیهوش شدم رو تختم
توی خواب دیدم بالای سقف خونمون هستم سبک و رها نه سردم بود نه گرمم خیلی حس خوبی بود چندتا موجود سفید اومدن منو ببرن داشتم باهاشون میرفتم یکیشون گفت الان نمیشه صدقه داده همون لحظه کوبیده شدم تو جسمم .... کاش رفته بودم😭