ماجرای دعوتی امشب

مآهی پنج بار دعوت میکنه؟چرا؟چه کاریه خب عروسها هم خسته میشن چه خبره

وای تو منی یا من تو؟

جاریای عنتر منم همین بودن 

منم نمیشستم دوران عقد واوایل ازدواجم بلاخره تازه عروس بودم حمال نبودم ک

ولی بعد بچه دار شدنم تا من رفتم سراغ ظرفا یکی دوتا شون اومد وشست واین تابو مضخرف شکست

تو باید بشوری به نظرم روسیاهیش بمونه واسه اونا

نباید قاطی بی فرهنگا خودتو بی فرهنگ کنی  

وای تو منی یا من تو؟

جاریای عنتر منم همین بودن 

منم نمیشستم دوران عقد واوایل ازدواجم بلاخره تازه عروس بودم حمال نبودم ک

ولی بعد بچه دار شدنم تا من رفتم سراغ ظرفا یکی دوتا شون اومد وشست واین تابو مضخرف شکست

تو باید بشوری به نظرم روسیاهیش بمونه واسه اونا

نباید قاطی بی فرهنگا خودتو بی فرهنگ کنی  //

سالی دو سه بار خوبه واقعا .خیلی زیاده ماهی ۵ دفعه خب آدم باید جاهای دیگه هم بره اینطوری که فقط باید برید خونه مادرشوهرتون

بله دیگه مادرشوهرتونم شورش رو درآورده .دوری و دوستی خیلی بهتره ..یه خورده خورش بره خونه پسرا...

خب دیگه جایی نمیمونه برید همه یه جا دعوت میشید دیگه هم رو می‌بینید ولی ما شب عید شب یلدا عید قربان باهم جمع میشیم خونه مادرشوهرم بقیه رو هر کدوم تک تک میریم یا خونه مادرشوهرم یا خونه برادرشوهر یا یه دفعه خونه خواهرشوهر و اونا هم میان تنوع هم میشه بعد بچه ها هم سالی یک بار عیدا و تابستونا همدیگه و پدرومادر رو دعوت میکنیم

بنده خدا اشتباه میکنه دیگه .اگر این روال ادامه پیدا کنه خوب نیست و باعث جدایی بچه ها میشه

متاسفانه عروس های ماهم همینجورین،من خونه بابام میرم ،منو مامانم همه کارها و میکنیم،من خیلی از این رفتارشون ناراحت میشم نه بخاطر کارکردن،نه اصلا.به خاطر بی احترامی که بی محبتی میاره،همکاری نشونه همدلیه،و همدلی بین عروس و خواهر شوهر هم لازمه ،بخوایم نخوایم وصلتی شده و ما باهم فامیل شدیم.من خودم عروسم و خانواده همسرم میرم،حتما بهشون احترام می‌ذارم و کمک میکنم،و قطعا کسی که دعوتی داده ،انتظار نداره،مهمون کارا رو انجام بده ،در حد ظرف شستن و خشک کردن و ...چند میزبان از صبح مشغول تدارک آشپزی بوده،به نظرم این سطحی ترین نوعه درک و شعوره

من جای مادرشوهرتون بودم دفعه بعد فقط پسرامو دعوت میکردم با وجود  همچین عروسای خودخواهی

چرا تنهایی با خنده شوخی بگو یکیشونو صدا کن بگو باهم بشوریم بقیه خشک کنن جمع کنن سری بعد چرخشی بگو نوبت شماس بشورید ماخشک کنیم جمع کنیم سفره جمع کنیم یا هرکاری تقسیم بندی کنید هربار چرخشی با خنده و روی خوش ن دعوا و اخم که جبهه نگیرن بعد تو حرفا بگو مامان زحمت پختن و کشیده ما هم جمع و جور کردن که به کسی فشار نیاد بیشتر بتونیم دور هم بشینیم با منطق بگی اونام رام میشن انجام میدن مگر بد ذات و کینه ای باشن منطق ندونن نهایت همیشه خودت تنها برو بیا یا بعد شام برای شب نشینی هر ازگاهی برو که جمعتون فاصله ام نگیره حرصم نخوری 

اونی ام که بچه داره بچش نا ارومه بغل کسی نمیمونه خب کاریش نداشته باشید فعلا