فکر بقیشم کرده میگه تورو شوهر نمیدم تا داداشات ازدواج کنن هروقت اونا رفتن تو ازدواج کن من کار نداشته باشم
میدونی بعضی موقع ها میگه اگر ازدواج کردی باید سبزی بسته بندی کنی بیاری واسم من که بلد نیستم بابد خونتون نزدیک باشه کارامم بیای بکنی
میبینی اینه زندگی من😔
من همه کار خیلی تمیز و دقیق انجام میدم ولی سبزی خردکردن بلد نیستم الان که فهمیدم برای زن بده بلد نباشه یه جوریم شد🫠
بهت حق میدم استارتر شرایط سختیه
طفلی مامانم از سرکار میرسم میبینم سفره پهنه😍
ازم اجازه میگیره بره اتاقم بدون اجازه دست ب هیچیم نمیزنه
کارم بکنم ب میل خودمه انجام بدم نمیگه نکن میاد پا ب پام کمک نکنم هم هیچی نمیگه حتی شده برام چایی هم میاره
عزیزم این سری سبزی خواست بگو بیا بریم اماده بخریم این همه ادم اماده میخرن یکی ام شما سعی کن کم کم جایگزین پیدا کنی ماشالله سنت برای ازدواج خوبه
ببینه کاراشو نمیکنی کم کم به فکر میافته که تو باید ازدواج کنی
مثلا لباساشونو اتو نکن بده خشک شویی
بعد اینکه به برادرات بگو خودتون لباس اتو کنید
خدایی انصاف نیست بین دختر پسر این همه فرق بذاری
منم این کار هارو میکنم ،تا قبل فوت برادرم فقط جمع و جور کردن خونه و ظرف شستن ،کار هارو بین هم تقسیم میکردیم اما الان مادرم دیگه دل و حوصله نداره همه کار ها با خودمه نوکرش هم هستم
از خدا میخوام هیچ وقت داغ مادرم رو نبینم
همیشه به خدا میگم الهی من زودتر بمیرم
قدر مادرت رو بدون اسی همین که هستش و صداش تو خونه میپیچه نعمته به خدا
