منظورم اون رابطه های سطحی و کودکانه که اکثرا تو دبیرستانه نیست
من که کلا خانواده ی سختگیری داشتم و جرئت نداشتم از این اشتباها مرتکب بشم
ولی دو سه مورد بین دوستان اون دوره ام یادمه که پسره واقعا دختره رو دوست داشت
یکیش بود پسر روحانی محل بود، دلباخته ی یکی از دخترای مدرسه ی ما شده بود و چقدرش مراقبش بود و هواشو داشت.
حتی از نحوه ی قدم برداشتن و راه رفتن دونفره شون مشخص بود چقدر هم دگ رو دوست دارن
آخرشم نفهمیدم بهم رسیدن یا نه چون اون دختره رفت یه دبیرستان دگ و من ندیدمش
یا سوم دبیرستان یه آرزو داشتیم با پسر عموش رابطه عاشقانه داشت خیلیییی قشنگ بود و همو دوست داشتن و خانواده هاشونم راضی بودن
کلا عاشق شدن به جا و با آدم درستش خیلی قشنگه خوش بحال اونایی که شانسشو داشتن 🥀