من دیروز رفتم کتابخونه شب قبلش به مامانم گفتم شام درس میکنی بیشتر درس کم منم ببرم
بیشتر درس نکرد ی ماهه میرم کتابخونه اصلاااا غذا برام درس نکرده همش نوندخیار گوجه میخورم پول هم داشته باشم فلافل
دیروز فلافل خوردم مریض شدم لعنت بهش صبح گلوم درد میکرد
دیشبم تا ساعت یک مهمون داشتیم خواهر زادم شد سالشه تا دو نزاشت بخابم برقا همه روشن خونه پر سر و صدا
منم حال موندم برا آزمونم گفتم آنلاین میدم
حالا همش حرف میزنع که تو درس خون نیستی پول حروم میکنی
من امسال کنکورم ۴۵۰۰ اومدم
چرا اینو به من میگه
دارم گریه میکنم
تازه الآنم نمی زاره خواهرم بره خونش بخدا بچه هایش خیلببی منو اذیت میکنن