ما سر مسائل مالی با هم اختلاف افتادیم
شوهرم با دوتا برادر هاش شریکی یک کاری رو شروع کردن
و متاسفانه سرمون کلاه گزاشتم و پولمون رفت و الان یک چک یک میلیاردی دارن باید تا ۲۰ روز دیگه پاس بشه
اینا نفر ۳۰۰ و خورده ای باید بدن
امروز صبح دختر جاریم آمد دنبال دختر من که برن مدرسه
و حدود ۲۰ دقیقه طول کشید تا اینا برن بیرون چون داشتم مقنعه و شلوارش که هنوز خیس بود اتو میکردم
خلاصه اینا رفتن بیرون که برن از اون طرف جاری از حیاطش داشت داد میزد که چرا الان داری میری مدرسه دیرترت شده داشت جیغ میکشید وسط کوچه صداش تا چندتا خونه اون ور تر هم میرفت که یعنی ما بشنویم
من دم در بود این داشت همینطور دعوا میکرد
بقیشو پست بعدی میزارم