شوهرم کارش چن سال شهر دیگه بود..
الان یمدته شهر خودمون کار میکنه و یه کارگاه هم راه انداخت که کلا ضرره فقط الان برامون با اینکه ملیاردی سرمایه دادیم پاش..
امشب مهندسای اون شهر بهش از اینستا ویس فرستادن کارا حاضره اگه میخوای بیا بگیر..
اینم چون از شهرمون دیگه سینش سوخته..دلش میخواد بره..
از تنهایی و بی کسی وحشت دارم بچه ها..با خونوادمم میونم بد شده..ینی من رفت و آمد نمیکنم زیاد ..
خونه رو نگا میکنم دلم میگیره تو خونه میپوسم اخرش