قطعا که درمیره اینو شک نکن
بزار داستان رفیقمو بگم شاید مال توام مشابه بود
رفیقم تقریبا ۹ ماه با یه پسری اوکی شد پسره به خانوادشم گفته بود و قرار بود بعد اینکه نتایج کنکور رفیقم اومد بیان خاستگاری حتی مادر پسره زنگ زده بود با مادر رفیقم حرف زده بودن قرار خاستگاری گذاشته بودت
یه هفته مونده به اعلام نتایج پسره گف بیا کات کنیم دلیلشم این بود اوضاع مالیم خوب نیست دارم میرم خارج از کشور برای کار و شاید اونجا زن بگیرم برای اینکه ویزا بدن بهم رفیقمم میگف بخدا منم کار میکنم کمک خرجت میشم نکن اینکارو پسره میگف نه که نه منتظر من نمون
بماند که رفیقم چقدر داغون شد افسردگی گرفت
پسره دیروز زنگ زده بهش گفته دروغ گفتم بهت اینهمه مدت من مجبور شدم دختر عمومو عقد کنم سر یه مسئله حیثیتی
ولی مدیونی فک کنی یلحظه از فکرم رفتی بیرون
راضیی هم زن داشته باشم هم دوس دخترم بمونی
رفیقمم گفته من مث تو ذاتم خراب نیست منو که حیف کردی حداقل زنتو بدبخت نکن بچسب به زندگیت
خلاصه که به حرف مردا اعتمادی نیست عزیزم ما زنا یه حسی داریم به اسم حس شیشم منکه هرموقع حس کردم یمدت بعدش بهم ثابت شده به توام پیشنهاد میکنم هرچی حست میگه بهش گوش کنی