من محدودیت دارم هیچا نمیتونم برم خب ازینجا بگم که
من از خونمون تا مدرسم ۱ ساعت راه دیگ با دوستممیرم میام
خودم سرویس نگرفتم
بعد بعضی موقه ها مامانم میاد دنبالمتن تن راه میره نیم ساعت میرسیم
ما خودم اومدنی ۱ ساعت میکشه اروم میایم.
بعد بابام الان برگشت گفت فکر میکنی نمیدونیمکجاها میری میای گفتم منظورت چیه مگ من جز مدرسه کجا میرم؟ مامانم برگشت گفت دیر میای خونه اونو میگه
بعد بابامگفت اره راه نیم ساعته رو ۲ساعته میای خبر دارم کجاها میری منم هیچی نگفتم. بعد گفت بعدن روشنت میکنم واقعا ازش بدم میاد