یکم طولانیه ببخشید از الان
همسر من از نوجوونی کار کرده بود و پس انداز میکرد بعدش با پدرش و برادراش شریک شدن تو یه کسب و کاری که سرمایه نصفش حداقل مال همسر من بود منم کار میکردم از ابتدا و در امد جفتمون خوب بود تونستیم خیلی زود ماشین بخریم و مقداری هم پول پس انداز کنیم بیشتر پس انداز هم از اول از در امد من بود من اصرار داشتم چون شغل همسرم با خانوادش شریکه ما فقط مخارج روزمره رو از اون شغل تامین کنیم تا حرف و حدیثی نباشه
اولای سال یا شایدم اواخر اسفند بود که با یه دعوای خیلی الکی ولی بزرگ و تهمت و توهین به همسرم گفتن برو پی کارت دیگه نمیتونی با ما کار کنی مقداری که سرمایه گذاشته بود رو هم ندادن بهش فقط یه مبلغ خیلی کم تونست برداره دوباره جای دیگه کار راه بندازه همه پس اندازمون رو هم دادیم برای خونه خریدن و شغل جدید همسرم من بعد از زایمانم سر کار نمیرفتم و برگشتم مجدد سر کار از اول سال و خداروشکر دوباره اوضاع مالیمون به شرایط خوبی رسید، بقیه شو الان تایپ کردم میذارم اینجا طولانی شد