این دکترهای بی وجدان

میگفتی سومی بیارم بسودتومیشه زیرمیزی میگیری

با یه خانم‌ بیمارستان دوست شدم دور از جون همه بیمار بد داشت مغزش درگیر با صورتش مادر چندتا بچه بود داشت میگفت چون خطرناکه ایران فقط یک دکتر قبول کرده عمل کنه باید همزمان دکتر با چشم باشن خلاصه این خانم که باش دوست شدم هرروز درد میکشید هرروز بهانه میاوردن رفته بود تهران بیمارستان یه هفته تمام‌ کارم شده بود زنگ بزنم به بیمارستان اول با آرامش التماس کردم گفتم بچه داره داره درد میکشه عملش کنی آخر سر دیدم خواهش فایده نداره خودش هم‌بی زبون بی کس زنگ‌ زدم کفنم شماها وجدان نداری خانواده خودتون بود محل نمیدادید خلاصه آخر سر فهمیدیم مشکل شون زیز میزی گرون بود چند میلیون نبود خلاصه رفتیم از طریق خیریه ها تا تونستیم‌ آشنا پیدا کنیم این بنده خدا را عمل کنیم اگه یک ماه دیرتر عمل میشد یا میمرد یا کور میشد 

حالا من زایمان دومم بود و حرف دکتر رو به یه ورم نگرفتم

ولی اگه همین رفتار رو با یه دختر بی تجربه کنه ،اون مطمئنا افسردگی بعد از زایمان می گیره

جاریم می گفت سزارین بودم،بچه رو در آورده،گفته اینم از بچه سیاهت

من که بهش زیر میزی ندادم

واسه همین زورش گرفته بود

که بدون زیرمیزی مجبور شده بود بیاد بیمارستان

بیمه بهم گفته بود نباید بدی

کارخوبی کردی

ماکارگریم بخدا صاب خونه چند وقته رهن اجاره را سه برابر کرده چند ماهه میگردم گیرم نمیاد چندتا خونه دیدم دیوار چند ماهه داره آگهی میزنه اجاره بشون زنگ‌میزنم میگم‌ یه کم‌ کمتر حساب کنی می‌کند میخایم دلار بخریم طلا بخریم میگم‌ شماها حاضری خونت چند ماه خالی باشه حوب این چند ماه اجاره میکرقتی بهتر بود بخاطر اینکه ده میلیون من کم‌دارم بذارم رهن میگی نه .آخر سر میگن ما نیاز مالی نداریم بدیم اجاره یا خالی باشه یا فقط این قدر رهن اجاره خدا نصیب نکنه حالا چند ماه قبل جنگ شد موشک بالا سر خدا نصیب نکنه دیگه دیگه طمع بعصی واقعا باور نکردنی هست بخاطر اینکه یه میلیون من نمیتونم اجاره بیشتر بدم سریع تلفن رو من قطع میکنن خوبه ما ماشین نداریم خونه نداریم برجی ۱۵ حقوق طرف شاسی بلند چندتا خونه داره سویت ۴۰ متری را یه کم‌ ارزون‌ نمیده برا خدا بگه مشکل یه خانواده حل کنم‌ میگه خونم خالی باشه ولی یه تومن کمتر نمیدم بعد میگه میخام‌ طلا بخرم دلار بخرم‌ خدا کسی را تو کشور ما محتاج نکنه 

دخترم ۱۴ ماهش بود راه نمی رفت

تو شهرمون فقط یه ارتوپد اطفال داریم

مطب دکتر اینجوریه که باید کلی راه بری تا مطب

بعد داخل راه نمی دن

پشت در یه شماره داره که مال منشی‌ه و نوشته از طریق این شماره هماهنگ کنین

من پیام دادم به اون شماره و گفتم یه دکتر ارتوپد دیگه منو معرفی کرده،منشیش گفت ما به این زودی نوبت نداریم و خیلیا از پارسال تو نوبتن 

چند روز بعد شوهرم پیام داد،وقت داد برای هفته آیندش 

دلیل اینکه به من اینجوری گفت رو نمی دونم

ما کلی راه رفتیم و بالاخره رفتیم پیش دکتر،داشت تلفنی راجب سهامی چیزی با یکی حرف می زد

بعد که تلفنش تموم شد ،من داشتم توضیح می دادم،با یه لحنی گفت بزار معاینه کنم بعد توضیح بده

معاینه کرد و گفت مشکلی نیست،بعضی بچه ها دو سالگی هم شده راه بیفتن

اگه تا دوسالگی راه نیفتاد بیارش

دیگه نه دلگرمی نه چیزی 

بالاخره آدم ۴۵۰ ویزیت می ده ،بیشتر می ره دکتر که خیالش راحت شه

با ازای این پول باید برای آدم وقت بزارن

چقد بیشعور بی شخصیت بوده وای خدا چقد بس وجدان خاک تو سر بی شعورش کنه چطور تربیت شدن اینا اونم زایمان که زن داره درد میکشه باید باش با آرامش حرف بزنن بخاطر پول بگو آخه بی وجدان کفن جیب داره؟

اینکه خوبه من دولتی میرفتم دکتر غدد برا مادرم تازه دولتی بود اصلا نمیذاشت مادرم بشینه رو صندلی فقط دفترچه می‌گرفت دوز قرص زا تعییر میداد خصوصی که بدتر خدا کسی را گرفتار بیمارستان نکنه