من خواستگارای زیادی داشتم چون هم خودم با سواد و تحصیل کرده ام هم خانواده ی با اصالت و با سوادی دارم
ولی عاشق یکی شدم که اوایل باهام خوب بود میگفت عاشقمه... اولم من عاشق اون شدم
یهو این ادم خرش که از پل گذشت ذات واقعیشو نشون داد دقیقا ادمی که رحیم نجار هست اینم بود:)
مشروب و دختربازی و بی تعهدی و بی اخلاقی و بی پولی و...
تاحالا یکبارم برا من خرج نکرده بود ولی من به اون پول میدادم
تا اینکه انقد به من فوحش میداد انقد اذیتم میکرد بی محلی میکرد سرد میشد ولم میکرد و التماسش میکردم برگرده تا اینکه اخر واسه ی همیشه رفت... همین دو هفته پیش...
بخاطرش تو روی خانوادم وایسادم... بابامو ناراحت کردم... بابام میگفت این پسر به درد تو نمیخوره ادم درستی نیست خانواده ی جالبی هم نداره ولی منه ساده ی عاشق نمیفهمیدم بابام چی میگه
عشق منو کور و کر کرده بود... تا اینکه در اخر خودش منو ول کرد و الان یه دختر افسرده و ناراحتم که به زور خودشو سرپا نگه داشته...