میفهممت
شوهر من پولداره خسیس نیست کلی هم پول میده ولی جور دیگه تحقیرم میکنه
امروز ۱۲ ساعت گریه کردم
باورم‌نمیشه هنوز‌زنده ام
منم یکی میشناسم خانومش بدتر با خنده میخوره جلو چشم شوهر
شما هم میوه خرید تقسیم کن همه بخورن یکی سه تا یکی،،، یدونه اتصاف نیست
عزیزم بعداز ده سال قلق این مرد دستت نیفتاده
الان دیگه باید شناخته باشیش
بعضی ها گرسنه میشن سردرد میشن ودیگه هیچی حالیشون نیست
بجای کاسه بشقاب جدا کردن
یه خورده دقت کن ،هرچی میاره خونه سهمشو بزار جلوش ،مدیریت کن
با زبون خوش بگو بچه ها میخورن نمیشه جلو شکم بچه رو گرفت
ببخشیدا اون وظیفشه بخره بخوری توهم بهش سرویس بدی یعنی تمکین کنی حالا که نمیخره بخوری یا نمیزاره میخوای چیکارکنی بازهم تمکین کنی ؟اگه اینطوریه واقعا که احمقانه است یعنی رسما شدی برده اون،من بحات بودم اونقدر میخوردم تا چشمش دربیاد البته باعرض پوزش
تو خونه پدرش همیشه دعوا سر همین بوده
مادرش هرچی خوراکی داشتن چ برنج چ میوه هرچی همیشه یواشکی میداد به خواهر برادراش پدرش متوجه میشد دعوا میشد یا پرخوری میکرد احساس میکنه منم مثل مادرشم
بخدا سهمشو همیشه جدا گذاشتم دعوامونم سر این بود ک گفتم کیک برات گذاشتم بخورش گفت کی اوردی نخوردم گفتم فکر کردم بچها میان باهات میخورنش بعدا میگی هودیش ب من ندادی قاطی کرد ک چرا اینو میگی بهد خودش گفتشون بهم انگار دروغ گفتم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
