2777
2789

این واحد کناری ما یه زن و شوهر بودن که تازه عروسی کرده بودن و وقتی اومدن تو این خونه با ماشین عروس و اینا اومدن یعنی اولین خونشون بود 

بعد من همون اول براشون کیک بردم و ذوق داشتم براشون و یکم ارتباط گرفتیم

دوسالی اینجا مستاجر بودن 

و تقریبا از 8 یا 9 ماه پیش همش صدای دعواها و داد و بیداد هاشون میومد 

همیشه هم اینطوری بود که دعواهاشون رو میکردن و اقا میذاشت میرفت و خانوم هم صدای گریه هاش میومد یا صدای حرف زدناش پشت تلفن میومد چون حرف میزد کسی جواب نمیداد پشت تلفن بود

چون دعواشون هم معمولا اخر شبا بود و دخترم زود میخوابید همیشه صداهاشون میومد و نمیتونستم نشنوم

خلاصه اینکه امشب زنگ درو زد همسرم رفت بهش گفت با خانومتون کار دارم

گفت داریم میریم و من طلاق گرفتم و چون میدونم فردا سرکارین گفتم شاید نتونم ازتون خدافظی کنم 

اینم گفت که میدونم صداهای دعواهامون میومد و شما یه بار هم نیومدین دم در خونمون فقط اومدم حلالم کنین 

حالم خیلی گرفتس بچه ها 

چقدر زندگیا آبکی شده😪

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چه بد.ایشالله ادامه زنگی براشون خوبی و شادی باشه.طلاق همیشه بد نیست.گاهی دوتا آدم خوب نمیتونن کنار هم بمونن تفاوتشون زیاده

تنها دلیل ادامه دادنم تو روزهای سخت فقط تو بودی مامان.بمونی برام عزیزتزینم

چقدد حیف. معمولا یکی دوسال اول دعوا و مشاجره طبیعیه. تا قلق طرف دستت بیاد. تا با زندگی عادت کنی. بعضی ها هم انتظار یک زندگی شاهانه دارن و وقتی با واقعیت مواجه میشن دچار افسردگی میشن. کمی باید صبور بود. کاشکی کمکشون کنید اگر راه داره.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز