منم واقعاً دوست ندارم بگم اما انقدر وحشتناک بود که تو خواب هق هق بلند اشک می ریختم.فقط از خدا می خوام انقدری عمر کنم که بچه هام نیازی به وجود من نداشته باشن اون وقت مرگم با مادرم تو یک روز باشه همین همیشه کابوس خوابام شده.💔💔
همیشه به کسایی که مرگشون با مادرشون فاصله اش نزدیک بوده غبطه می خورم واقعاً خدا دوستشون داشته.