من زمانی که با شوهر سابقم به اختلاف خورده بودیم ،تو ماشین دعوامون شد ،تو یه خیابونی که اصلا تا حالا نرفته بودم پایین شهر انداخت پایین ،من هیچ پولی نداشتم ،زنگ زدم خواهرم اینا ،ماشین گرفتم رفتم خونشون حساب کردن..طلاق گرفتم ازش ..عوضی خدا ازش نگذره ..همه نگاهم میکردن منو انداخت از ماشین بیرون ..از اونا پرسیدم اینجا کجاست