تولد خواهر زادم بود و دوستای مهدش با مامانشون دعوت بودن
مهد مال دوست دوران دبیرستانمه و اونم بود
اومدیم شام بخوریم ، یه ظرف لازانیا رو چهار قسمت کردم برای بقیه کشیدم ، یه تیکش که موند گفتم چه کاریه ، برای خودم نکشیدم داخل بشقاب با همون ظرفه خوردم ، چه کار چیپ و داغونی کردم جلو دوستام ، اصلا اون موقع عقلم کجا بود و اینقدر احساس صمیمیت باهاشون نمیفهمم ، اسکول میزدم 😭😭😭 تو خونه خودمون مامانم بگه ظرف کثیف نکن میگم نه زشته بعد جلو اون همه ادم به فکر یه ظرف تمیز بمونه بودم ، کلا الان که فکر میکنم واقعا نمیفهمم چرا اینکار کردم 😭😭😭😭