تاپیکای قبلم گفتم سر اینکه به گوشی زن بابام رمز دادم دعوا داشت باهام....طبقه بالان جدان 4ماه بود نرفته بودم خونه بابام آبمونو قطع کردن گفتم بزار برم کمیآسوده باشم اول صبح دیروز دیدم بشدت جیغ میزنه فحش میده به منو دخترم بار هزارمشه وقتی دخترا میان گیر میده شر به پا میکنه یا وقتی مجرد بودم دو ساعت بعدش پیام دلجویی فرستادم واسه داداشم که دخترت مثل دخترخودمه فلان بهمان بعددیدم نوشته اوکی اوکی یهویی دیدمبعدش زن داداشم کلی فحش از گوشی داداشم فرستاد برامنوشته بود رمزو بخاطر دختر دیونت دادی و فحشای دیگه قاطی کردم خیلی فحش اینا براش نوشتم دیدم اومد بالا جیغو داد انواع فحش به شوهرم منم کمی جوابشو دادم بابام اونجا بود زن بابای دو رومم گفت من نگفتم رمز بده دیدمزنداداشه ساکت نمیشه خیلی توهین کرد یهویی جلوی موهاشو گرفتم کندم کمیشو یکی با پام زدم دیگه بابام گرفت منو اونمرفت خونش منم لباس پوشیدم دخترممجا گذاشتم رفتم خونه پدربزرگزن داداشم شکایت جایی که نقطه ضعفش بود.... دیگه خیلی روز سختی بود خیلی داداشموزنش از اینکه قاطی کردم رفتم خونه بابابزرگش ناراحت بودن منمیراست اومدم خونه خواهرم امشب مغزم داره میترکه فردا میرم خونه خودم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
کلا ی مدل پیام نوشتی ادمنمیدونه چی به چیه من کلا نفهمیدم
مهمون بودم خونه بابام زن بابام گفت به گوشیم رمز بده که برادرزاده 10سالشه گوشیمودست نزنه منمرمز دادم برادرزادم عصبی شد با گریه رفت بالا زن داداشمم عصبی شد زنگزد به زن بابام سرش داد زد و گفت که من یعنی عمه حرص دخترشودرمیارم بعد دیروزاول صبح از زن داداشم شنیدمبشدت پیش داداشم به منو دخترم فحش میده میگه بیرونشون میکنممنم دو ساعت بعدش یه پیام دلجویی واسه داداشی فرستادم یهویی دیدمزن داداشم ازگوشی داداشی. فحش فرستاده منمبهش فحش دادم یهویی اومد خونه بابام فحشوجیغو توهینبه من منم جلویموهاشو گرفتم کندم یکیم با وا زدم بهش دیگه بابام نزاشت زن داداشمم زود رفت.
منم رفتم خونه پدربزرگزن داداشم که آشنان شکایت زن داداشمو بردم پیششون
کلا ی مدل پیام نوشتی ادمنمیدونه چی به چیه من کلا نفهمیدم
مهمون بودم خونه بابام زن بابام گفت به گوشیم رمز بده که برادرزاده 10سالشه گوشیمودست نزنه منمرمز دادم برادرزادم عصبی شد با گریه رفت بالا زن داداشمم عصبی شد زنگزد به زن بابام سرش داد زد و گفت که من یعنی عمه حرص دخترشودرمیارم بعد دیروزاول صبح از زن داداشم شنیدمبشدت پیش داداشم به منو دخترم فحش میده میگه بیرونشون میکنممنم دو ساعت بعدش یه پیام دلجویی واسه داداشی فرستادم یهویی دیدمزن داداشم ازگوشی داداشی. فحش فرستاده منمبهش فحش دادم یهویی اومد خونه بابام فحشوجیغو توهینبه من منم جلویموهاشو گرفتم کندم یکیم با وا زدم بهش دیگه بابام نزاشت زن داداشمم زود رفت.
منم رفتم خونه پدربزرگزن داداشم که آشنان شکایت زن داداشمو بردم پیششون که
خوب چیشده مگه رمز گذاشت دیگدیگ زن داداشش حتما دیونس
رمز گذاشتم دخترش با گریه رفت بالا اینمدعوا رو شروع کرد صبح با داداشم بشدت جیغ میزد به من فحش میداد منمدو ساعت بعدش پیام دلجویی واسه داداشم نوشتم که یعنی به دخترت کار ندارمزن داداشمماز گوشی داداشم فحش نوشت برامجوابشونوشتم اومد جیغو داد بالا جلوی بابای مسن و مریضم منم فحشش دادم ولی یه چنگ از موهاش کشیدم بیرون با پام یه لگد زدم بهش بابامنزاشت دیگه اونمجمع کرد رفت از اونجام رفتم خونه پدربزرگزن داداشممبه قصد شکایت میدونستم اینجوری حس میکنه آبروش رفته
اخه متوجه نشدم چرا زنداداشت ناراحته و فحاشی کردهنفهمیدم رمز چیو دادید به زن باباتون
مهمون بودم خونه بابام زن بابام گفت به گوشیم رمز بده که برادرزاده 10سالشه گوشیمودست نزنه منمرمز دادم برادرزادم عصبی شد با گریه رفت بالا زن داداشمم عصبی شد زنگزد به زن بابام سرش داد زد و گفت که من یعنی عمه حرص دخترشودرمیارم بعد دیروزاول صبح از زن داداشم شنیدمبشدت پیش داداشم به منو دخترم فحش میده میگه بیرونشون میکنممنم دو ساعت بعدش یه پیام دلجویی واسه داداشی فرستادم یهویی دیدمزن داداشم ازگوشی داداشی. فحش فرستاده منمبهش فحش دادم یهویی اومد خونه بابام فحشوجیغو توهینبه من منم جلویموهاشو گرفتم کندم یکیم با وا زدم بهش دیگه بابام نزاشت زن داداشمم زود رفت.
منم رفتم خونه پدربزرگزن داداشم که آشنان شکایت زن داداشمو بردم پیششون که
مهمون بودم خونه بابام زن بابام گفت به گوشیم رمز بده که برادرزاده 10سالشه گوشیمودست نزنه منمرمز دادم برادرزادم عصبی شد با گریه رفت بالا زن داداشمم عصبی شد زنگزد به زن بابام سرش داد زد و گفت که من یعنی عمه حرص دخترشودرمیارم بعد دیروزاول صبح از زن داداشم شنیدمبشدت پیش داداشم به منو دخترم فحش میده میگه بیرونشون میکنممنم دو ساعت بعدش یه پیام دلجویی واسه داداشی فرستادم یهویی دیدمزن داداشم ازگوشی داداشی. فحش فرستاده منمبهش فحش دادم یهویی اومد خونه بابام فحشوجیغو توهینبه من منم جلویموهاشو گرفتم کندم یکیم با وا زدم بهش دیگه بابام نزاشت زن داداشمم زود رفت.
منم رفتم خونه پدربزرگزن داداشم که آشنان شکایت زن داداشمو بردم پیششون که