دیشب خونه داداشم بودیم برادرم بچمو بعد ۷ ماه که دنیا اومده برا اولین بار بغلش کرد خانومش هی اخمو تخم میکرد یهو از حرص گفت بزارش بچه حسودی میکنه بچه خودش ۳ سالشه در صورتی که بچش طفلک اصلا کاری نداشت ولی نمیدونم چرا خانومش اینقدر براش سخت بود ببینه شوهرش یه دقیقه خواهرزادشو بغل کرده
کم دارن اینجور زنا مریضن
حسادت
حسادت
جاری منم اینجوری بود ،برادرشوهرم جرعت نداشت جلوش بچه های منو بغل کنه و ذوقشون کنه
خودش حسوده بینوا
منظورش از بچه خودش بوده خودش حسادت کرده
والا شوهر منم خواهرزادشو بغل میکنه بازی میکنه اصلا برام مهم نیست چرا همه اینقدر خود خواه شدن
فقط اوووووف
ولش کن
حالا اگه خواهر زاده عروستون بود،داداشت بغل میکرد ذوق میکرد...
اینجور عروسا رو من میشناسم.
فقط میخوان شوهرشون با خودش و و فامیلای خودش خوب باشن.احساس مالکیت میکنن
یه عده مریضن یه عده یچیزی از خانواده شوهر دیدن بد شدن یه عده هم شوهرا برا زن بچشون محبت کم میزارن اینا هم زورشون میگیره
والا من بچه ندارم ولی بدمم میاد خواهرزاده های شوهرم هی میچسبن بهش ،۱۴سالشونه و دخترن یکیشون اینور دایی یکیشون اونور منم اونجا بوقم
البته بچه شما کوچیکه
شاید نی نی سایتی بوده
از دستت ناراحت بوده ازینجا یاد گرفته
ترسیده بعدا ب خودتو بچت بها بده😂
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
