واقعا شرایطش خوب بود میتونست خیلی خیلی بهتر از من ازدواج بکنه
من که یه بچه نمیتونم بهش بدم عاشق و دیوانه بچست
نه اخلاق دارم جدا فشارهای زندگی نمیزاره خوش اخلاق باشم مثل سگ پاچشو میگیرم
نه دستپخت نه کدبانوگری
نه شاغلم نه درامدی نه افتخار خاصی
با خانوادشم اصلا رابطه خوبی ندارم همیشه بین ما گیر کرده
حتی از نظر رابطه زناشویی هیچوقت کامل خوشایندش نبوده من سرد و حال بهم زنم
وقتی با دوستاش میریم بیرون و همه شون نی نی دارن و خانم هاشون پر انرژی و شادن و خوشگل و با ذوق دلم براش میسوزه همش میگم نکنه اونم تو دلش مقایسه کنه واقعا بحث اعتماد بنفس نیست بچه ها
من یه آدم پوچم هیچ موفقیت و ویژگی خوبی ندارم هیچی هیچی هیچی