مثلا من از این تینت لب ها گرفتنم میگه تو خری ک اینو گرفتی به حاش این کتاب بخر این ب و دردت می خوره میگم خب لازمش داشتم برا گونه هام میگه خب من چی بشه مثلا
از این کیف بزرگ ها برداشتم خیلی هم بزرگ نبود ولی خوب بود من قدم ۱۶۰ اون فک کنم ۱۵۶ اینا
برگشته داد میزنع چطوری میخوای اینو بپوشی این کلش اندازع خودته من خیلی خجالت کشیدم ی نفر برگشت نگاه کرد خندید
اون کیف برا جا کتاب میخاستم میرم کتابخونه درس میخونم
من امسال بینایی زاهدان قبول شدم اون ۹۸ هزار شد به من میگف اوووو ارزش ندارع تا زاهدان بری
خیلی صد حالع و رو مخ