شوهرم رو میگم
امروز بخاطر اینکه پسرم اسفراغ کرد و کل رخت خابا کثیف شد میگفت لباس تنش نبوده
گفت خودم دیشب موقع خواب تنش کردم گفت چرا دروغ میگی سگ برینه دهن بابای اونی ک دروغ میگ
باز موقع رفتم گفت الاغ ریموت بزن در پارکینگ باز شه من نشنیدم باز تو پارکینگ داد زد ینی بوق پشت بوق
من لباس تنم نبود تا لباس پوشیدم همینجوری بوقققققققق میزد سر صبحی
فقط یه جیزیو گفتم
گفتم الهی بری ک برنگردی
این اولین نفرینم بهشه بعد سالها تحملش
گفتم
الهی بری ک برنگردی