یکی از محله های لاکچری تهران فامیلیمه ولی اجدادم اونجا اصلا نبودن
من با استعداد بودم، یعنی هستم ؛بعضی وقت ها به دست هایم نگاه میکنمو فکر میکنم که میتوانستم پیانیست بزرگی بشومیا یک چیز دیگر، ولی دست هایم چه کار کرده اند؟یک جایم را خارانده اند، چک نوشته اند، بند کفش بسته اند،سیفون کشیده اند، دست هایم را حرام کرده ام، همینطور ذهنم را ...!
من کل زندگیم رو تو سایت تعریف کردم،فقط کافیه فامیلم رو بگم تا شک ها به یقین تبدیل بشه،
🤣
وطنم پاره ی تنم ،خدایا حافظ رهبر عزیزم (سید علی)باش🇮🇷🇮🇷🇮🇷خدایا حافظ دلاور مردان (سربازان)سرزمینم باش🇮🇷🇮🇷🇮🇷.گیجید هنوز فصل تردید گذشت ان قصه که گفتید و شنیدید گذشت، داعش به چراغ سبزتان هار شده از این همه خون چگونه خواهید گذشت!!؟؟ اگه یه بار میگم جاریم وسواسه تایپک دیگه میگم شلختس، یه تایپک میگم پولداره، یه تایپک میگم اهل رفت آمد نیست، یه تایپک میگم هررهفته گردش تفریح، یه تایپک میگم حسود، نگید دروغگو بدانید و آگاه باشید بنده شش تا جاری دارم با خودم هفتا میشم 😂😂😂😂به ارزوهایم قول رسیدن دادم😌هرکی امضامو خوندلطفا برای عاقبت بخیری بچه هام صلوات بفرسته😘😘😘😘🌷🌷🌷
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
من تو تاپیک استارتر نظر میدم و استارتر میتونه جوابمو بده چه مخالف باشه چه موافق پس کسی جزء استارتر با نظرم مخالفه ریپلای نکنه چون درجا براش گزارش میزنم و نی نی یارروتگ میکنم خود نینی یار بهم گفتن درجا گزارشش رو بزن
نه اینا نیست ولی نزدیکشونه 😂 ترلان جردن باحال میشد اگه بود
من با استعداد بودم، یعنی هستم ؛بعضی وقت ها به دست هایم نگاه میکنمو فکر میکنم که میتوانستم پیانیست بزرگی بشومیا یک چیز دیگر، ولی دست هایم چه کار کرده اند؟یک جایم را خارانده اند، چک نوشته اند، بند کفش بسته اند،سیفون کشیده اند، دست هایم را حرام کرده ام، همینطور ذهنم را ...!