همش میاد میگه برین خواستگاری همه جا رفتیم قسمت نشده، الانم یه جا رفتیم دختر پسر همو دیدن دختره قبول نکرد بعد اگه ما نریم خواستگاریداداشم میره به عمه و خاله میگه برام برین خواستگاری مادرو خواهرم کاری نمیکنن، همش بیکاره الان دختره گفته دوباره بیاد همو ببینیم دو دلم نمیره لباس نو بخره، نریم خواستگاری یه چیز نیگه بریم نمیره خرج کنه میگه پول ندارم
همه مسخرمون میکنن دلم داره میجوشه، سن داداشمم داره میره بالا شوهرم و خانوادش حتی مسخرمون کردنکه دختره نپسندیده....