پدرم از بچگیم منو میزد، سر کوچیکترین و بی اهمیت ترین چیزا، تا همین ۳ ماه پیش در اتاقمو شکوند برا اینکه منو بزنه، تا یه هفته از بدن درد نمیتونستم پاشم، با اینکه گاهی وقتا مهربونه و هرچی بخوام واسم فراهم میکنه اما زود عصبی میشه و رحم نمیکنه، از بچگیم هیچی نمیگفتم و زود میبخشیدم اما الان ب شدت عقده و کینه ها تو دلم جمع شدن همش دنبال فرصتم پدرمو اذیت کنم، با اینکه ۲ ماهه ک کاریم نداره و اصلا باهم حرف نمیزنیم اما صحنه ای که در اتاقمو شکوند و اومد بهم حمله کرد و یادم نمیره، ب محض اینکه اینارو یادم میاد انقد ازش متنفر میشم ک شروع میکنم با رفتارام اذیتش میکنم و ناراحتیو تو چشاش میبینم، از عذاب دادنش لذت میبرم و این اصلا دست خودم نیس💔خیلی کارا باهام کرد،کارایی کرد ک با دشمنشم نمیکنه🖤حتی دیشب ی حرف بدی راجبش زدم ک شنید، با اینکه چندروز پیش پیام داد ک خیلی دوستت دارم و این حرفا اما باز دارم تلافی میکنم و این اصلا دست خودم نیس چیکار کنم💔💔💔
لطفا نیاید بگید احترام پدرمادر واجبه
اگه اینطوره ک احترام پدرمادر ب فرزند هم واجبه
گلم مامانت رو هم اذیت میکرد یا نه
حق داری عزیزم ❤️
عزیزمممممممم
کاملا درکت میکنم
سعی کن بهش فکر نکنی و ب چیزای دیگه فکر کنی
هروقت یادت میاد حواستو پرت کن
اولا که اصلا حس عذاب وجدان نداشته باش بخاطر ناراحتیش اون اگر ناراحتی تو چشماشه بخاطر اینکه تازه داره میفهمه چیکار کرده بنظر من که خوبش میکنی حتی اگر بیشتر از این بکنی هم حقشه ولی برای ارامش روانت هیچ اهمیتی بهش نده
عزیزم به این فکر کن که اون زمان پدرت ببخشید نادون بوده و الان متوجه اشتباهش شده ، به اینکه خدا نکرده از دنیا بره فکرکن و بدون تا وقتی زنده است باید قدرشو بدونی ، برای فراموش کردن خاطرات منفی هم هروقت به ذهنت اومد تغییرشون بده، مثلا لحظه ای که داره کتکت میزنه رو تصور کن و اونو تبدیل کن به یه فیلم که آخرش پدره بچه شو بغل میکنه و میبوسه
چە خوب کە از دلت درمیارە
ولی کارای زشتشو توجیە نمیکنە.....
من پدرم نمیزنە ولی بعضی وقتا خیلی بد میشە ولی درعوض هیچوقت از دلم درنمیارە😓
هرگز هم بهمنون نگفتە دوست دارم
