از اول بگم این زنداداشم از اول عروسی هرچی خودش گفته اونه از فردای عروسی با همه قطع ارتباط با خانواده فامیل فقط خودشو فامیلای خودش میرفتن خونشون
هرچی بگه همونه حرف حرف زنه ن کسی دخالت میکنه ن چیزی ۵ سال با همه فامیل قهر کرد بعد ۵ سال وقتی مادر بزرگم فوت شد اومد گف اشتباه کردیم میخوایم بچه هامون عمه داشته باشن عمو بابا بزرگ مام گفتیم اشکالی نداره بیاید تموم کنیم بره خلاصه خونه زندگی خرجی لباس همچی فراهم دماغ عملی الان به داداشم خیانت کرده 😊مچشو گرفتن داداشش باباش چیز کتک زدن تو این دعواها منو کشیده وسط 😐میگ فلانی با شوهر سابقش حرف میزنه میخواد بره بهش منم پیام دادم گفتم حرفم بزنم مجردم بابای بچمه توچی شوهر گردن کلفت داری بچه داری