از خودم دیگه خوشم نمیاد آدم بی مصرفیم
من ۷ ساله مدام دستم تو موهامو بازی میکنم باهاشون زبر باشه میکنم
چند ساله وسواس بیماری پنداری دارم زندگیم سیاهه بابتش از استرسش حتی وزن کم کردم
کسی که خیلی دوسش داشتم ولم کرده من بعد دو ماه هندز تو فراغش گریه میکنم 😭😭💔
از وقتی اون رفت موردای بالایی عود کرده
دیشب دستم تو موهام بود اشکم رو گونه هام و هم زمان نگران بودم نکنه فلان مریضیو دارم و داشتم فکر میکردم همه زبان انگلیسیشون خوبه یا هنری بلدن و یا ورزشی بلدن ولی من هیچ
اگر بمیرم دیگه میدونم تنم مریض نمیشه فقط خوراک مور و ملخ میشه
دیگه جونی تو دستام نیست که بکنم تو سرم
دیگه آبی تو بدنم نیست برای اشک ریختن