تو محل کار شوهرم ، رفیقش میره ببینتش
دو تا دختر اونجا بودن
وقتی رفیقه رو میبینن شروع میکنن خندیدن و بعد ک میره ب شوهرم میگن چند سالش بود و سوال در موردش میپرسن
شوهرم الکی میگه عقد هست و زن داره ک اینا ول کنن
دختره قایمکی رفته سر گوشی شوهرم شماره پسره رو برداشته
رفتن پروفایلاشو دیدن عکس بدن پسره بوده و شروع کردن ب تعریف کردن از بدن پسره😐 زنگش زده و گفته من فلانی ام و همکار رفیقت و....
(بعد ک تو دوربینا دیدن دختره شماره رو برداشته دختر دومی اینا رو گفته ک تقصیر اون دختر اولی بود و این کارا رو کرد )
آخرالزمانه
کمبود دارن اینا خراب و تیغ زن و خونه خراب کنن
دختر انقد دم دستی
دختر انقد سبک
آبروی بقیه دخترارو میبرن.همینا باعث شدن مردا درباره دخترا فکر ناجور بکنن و ارزش دختر رو پایین بیارن
پناه بر خدا 😐😐😐😐
😐😐😐
میترسیم چیزی بگیم بیان بخورنمون الان
خببب بعدش
بعد اینجا یه محله ی کوچیکه
همه میشناسن همدیگه رو
آها وقتی گفتن ب دختره الکی گفته شماره ماشین رو برداشتم دادم دوستم از شماره پلاک ماشین موبایلش رو پیدا کرد (ماشینه ب نام خود پسره نبوده اصلا ک بخواد شمارش جایی باشه)
بعد دوربینا رو دیدن ک رفته قایمکی از گوشی شوهرم برداشته
گوشی شوهرت رمزی اثر انگشتی چیزی نداره
همه اینجور نیست یسریا درونشون کرم دارن و عزتم ندارن براخودشون
شوهرت حالا ازکجا فهمید ک شماره ذو برداشتن
من بعضی وقتا از زن بودنم خجالت میکشم وقتی که کارای هم جنسام رو میبینم 🫠🫠
