۶ ماهه زایمان کردم اوایل زایمانم منو از خونه انداخت بیرون من براش مامور اوردم خیلی رابطمون با هم خراب شد چند شب پیش گفتم بچه دیگ دار ۶ ماهش میشه باید جای خوابشو جدا کنم از فردا میام روتختی پیش تو میخابم گف بهتر پیش بچه بخوابی ی وقت تو خواب حرکتی انجام میده هوشیار باشی گفتم مدام چکش میکنم امشب رفتم پیشش بخوابم بغلش کردم ولی اون بغلم نکرد گفتم هر موقع خوابت برد میرم تو هال پیش بچه کمتر از دو دیقه خودشو زد ب خواب من متوجه شدم ال‌کی اینکارو کرده من اومدم بیرون به قبل خوابش با خنده گف این تخت دیگ انگار مال ی نفر ب شوخی گف من اومدم بیرون دیدم بیدار چون ولی میخمورد اگه الان مادرش،رو تخت بود بغلش میکرد دست مینداخت دور کمرش ماچش میکرد و شکمشو فشار میداد باهاش بازی میکرد ولی با من این رفتار کرد ب نظرتون چه رفتار باسیاست مندانه نشون بودم
با لگد بندازش پایین بخواب
مردا چه پرنسس شدن
این دیگه سیاست نمیخواد درگیری میخواد
موقع رابطه بگو میلی ندارم بهت شرمنده
شاید شما به بچه توجه میکنی اون حسودیش شده
اینقدربه خودت برس هرشب هرشبم روتخت خودت بخواب بگومیخوام توجام بخوابم بعدچندوقت درست میشه
دیگه مامور آوردی براش و تا ته خط رفتی
توقع نداشته باش همه چی مثل قبل بشه
بزار زمان بگذره
قانون push and pull
هلش بده تا جذبت بشه
یعنی بی‌محلی کن به خودت برس
جذاب شو تحریکش کن ولی اجازه نده بهت دست بزنه
روابط خصوصیتون هم دچار مشکل شده؟چون اینجوری که شما میگید انگار ایشون سرد شده یه مقداریی
از اول صبح تا خود شب رفتار محبت آمیز نشون بدید؛طوری رفتار کنید انگار تازه ازدواج کنید؛خودتون رو سرزنده و شاداب نشون بدید..میدونم با بچع سخته،ولی در طول روز که همسرت خونه نیست هر چه قدر میخوای شلخته و بی حال باش ولی قبل از اومدنش حسابی به خودت برس که وقتی میبینتت بفهمه که هنوزم برات مهمه و بهش فکر میکنی
اصولا زنای ایرانی بعد از مادر شدن؛نقش همسری رو یکمی فراموش میکنن و براشون کمرنگ میشه و این میشه شروع مشکلات بزرگ زندگی
رابطه دارید یا نه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
