سلام عزیزم متاسفم از اینکه این اتفاق برات افتاده
همسر سابق منم اینجوری بود ترسیدم از آبروم و باهاش رفتم زیر یه سقف متاسفانه خیلی اذیت شدم آخرش هم بعد ۱۵ سال طلاق گرفتیم یعنی اون رفت درخواست طلاق داد و الان از دخترم جدا زندگی میکنم اگر میتونی جدا شو که زندگی کردن سخته با اینجور آدم
چ تاپیک جذااابی
هروقت خواب بد دیدید سعی کنید سریع صدقه بدید، قربونی کنید بدید فقرا، تاجاییکه میتونید دعا کنید خدا رفع بلا و گرفتاری ازتون بکنه، شده توی قنوت نماز دعا کنید خدایا خوابمو به خیر تعبیر کن ، یا برید حرمی امام زاده ای جایی، نذر کنید ،قسم‌بدید خوابتون تعبیر بد نداشته باشه...
گاهی اوقات این خوابا زنگ خطر هستن، تا شما یکاری بکنید و پیشگیری بشه
و منی که بعده ۱۲ سال زندگی زیره یه سقف واقعا د. مورد آینده ام هیچ اطمینانی ندارم،
گاهی میگم شاید آخرش ما از هم جدا میشیم
خیلی سخته که به زندگیت اعتماد نداشته باشی
💔
خواب عجیبی ندیدم،اما خواب دیدم تو ماشین درخال حرکت یه اقایی هستم بعد خیلی اتفاقی سوار ماشینش شدم و یادم افتاد به خوابم!!
مامانم سالها پیش قیافه شوهرمو تو خواب زیاد دیده بوده!!
یه بار مامانمو خیلی حرص داده بودم سنم کم بود شبش بابابزرگم اومد بخابم کلی داد زد و سیلی زد بهم گفت دخترمو اذیت نکن:((
من یه شب خواب دیدم که توی ماشینیم و داره انقدر تند میره که الان تصادف میکنیم.
میدیدم شبه،ماشین داره توی تاریکی با سرعت رانندگی میکنه منم داخل ماشینم ولی کاری از دستم نمیاد !!وفقط از شیشه ی جلوی ماشین به رو ب رو نگاه میکردم از ترس تصادف
یهو توی خواب تصادف کردیم من از ترس پریدم
تا من بیدار شدم از بیرون صدای ترمز ماشین اومد ومحکم کوبیده شده به میدون (سره کوچمون)
خیلی عجیب بود شاید ربطی بهم نداشتم ولی واسه من عجیب بود
حس میکردم روحم اون لحظه توی اون ماشین بوده
بابابزرگم سرطان خون داشت و تو بیمارستان بستری بودن،همه فامیل میرفتن که روزای اخر سر بزنن بهش و ببیننش برای بارهای اخر،من با یکی از عموهام رفته بودیم،بابابزرگم دست منو گرفت میفشرد و گریه میکرد چون میدونس اخراشه دیگه💔خلاصه منم کلی گریه کرده بودم،شبش عووم خواب دیده بود مامانبزرگم که زودتر فوت شدن تو خواب تو فضای همون بیمارستان بوده گریه میکرده و به عموم میگفته نوه ام ناراحته و کلی غصه خورده...مردگان از حال ما کاملا اگاهن و با خوشحالی و ناراحتی ما ابراز احساس دارن
