گفتم قبلا ناتنی هست و از بابام خیلی کینه داشت سر من خالی میکرد
امشب نشسته بودیم بعد وسط حرف زدن گفت چرا انقد سرت تو گوشیه گیر داد به این هی شروع کرد داد زدن
هررررررچی از دهنش دراومد بهم گفت
اخرشم گفت جون به جونت کنن شبیه باباتی هرچی اون گذاشته تو برداشتی و دیگ حق نداری بیای خونه ما کیفمم انداخت جلوم🙂
چقدر دوس دارم بمیرم امشب جلو همه قشنگ رید بهم منم رفتم خونمون💔💔
نامزدم هرچی زنگ میزنه جوابشو نمیدم دوس دارم بمیرم از همه جا خستم