نامزدم ساعت ۴ غروب یهویی غیب شد ۷ اومد گفت با رفیقم رفتیم ی شهر دیگه بریم یه خونه رو ببینیم درحال ساخت و سازه
بعد گذشت ساعت ۹ و ۱۰ انلاین شد ی پیام داده بودم که جوابمو کوتاه داده بود گذشت اصلا ن زنگی ن چیزی منم دیگ اعصابم نکشیدزنگ زدم گفتم عوضی بیشعور داد میزدم میگفتم من نامزدتم؟؟؟ پس چرا مث سگگگگ یبار یبار احوالمو نگرفتی یعنی کارت تا الان طول کشیده گفت ببخشید فامیل رفیقم دیگه مارو دیده تعارف زده برده خونه فامیل رفیقشم دختر داره
منم حرصم گرفت گفتم گمشو با همون جن.ده های فامیل رفیقت اشنا شو که انقد برات مهمن ی زنگ نزدی و قطع کردم
نشستم گریه کردم بعد بابام اومده تف میکنه روم چون کلا زن ستیزه میگه چرا اینارو گفتم گفتم هییجیی ولم کن
بنظرتون مقصر منم؟😭
بعد اونم