نه توکتابخونه خوابگاه داشتم درس میخوندم خوابگاه دخترای دانشگاه ازاد ودولتیاها یکی بود بعد دوتا دوخترازادی داشتن درمورد دوس پسرشون پشست سالن مطالعه بحث میکردن درواقع دعوا میکردن ک متین جون برای کدومشونه منم گفتم میشه اونرتر بحث کنین ماداریم درس میخونه گفت نه توبرو جای دیگه درس بخون ویکی اون بگو یکی من بعدگفت میام ج ر ت میدم چوب بردلشت منو بزنه چوب تی مانند تا اومد بزنه چوبو گرفتم تابوندمش زدم بخودش یه دونه هلشم دادم افتاد رو اون یکی صورتش غرق خون شد انگارسرچوب تیزبود پاره کرده بود صورتشو بعدشم به من فحش های رکیک داده بودن دیگه حراست اومد پادرمیونی ورضایت داد دختره هم دانشجوی حقوق بود
ماشاالله زورت زیاده ، کلاس رزمی میری ❤️
خوبش کردی تا یاد نگیره جایی که برای مطالعه بلند حرف بزنه،
انشالله که برات پیش نیاد ولی موقع دعوا هرچیزی دستته بنداز می‌دونم سخته ولی دستت رو ول کن و فقط بزن توی سینه و شکم که دیه دردسر نشه برات، من خودمم سه بار دعوا کردم خارج باشگاه ولی بجای مشت دستم رو تخت کردم حالت سیلی زدن ضربه زدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
