2777
2789
عنوان

شبا خوابم نمیبره شما میبره

| مشاهده متن کامل بحث + 246 بازدید | 28 پست
این یعنی خود خوشبختی 😍خوشبحالت ...من دیر خوابم می‌بره اما وقتی بخوابم کاملا بیهوش میشم

اره واقعا خداروشکر میکنم دیر خوابم ببره کلافه میشم 

دورهم جمع میشیم با دوستام نمیتونم باهاشون بشینم مثل مرغم باید بگیرم بخوابم 

اشک شو،اما نه تو غم.

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اره واقعا خداروشکر میکنم دیر خوابم ببره کلافه میشم دورهم جمع میشیم با دوستام نمیتونم باهاشون بشینم م ...

من که میشینم با خودم حرف میزنم تا خوابم ببره یا استریم میبینم که خوابم ببره خخخخ

اره واقعا خداروشکر میکنم دیر خوابم ببره کلافه میشم دورهم جمع میشیم با دوستام نمیتونم باهاشون بشینم م ...

من خوابم حساسه اگر یکی خروپف کنه یا پیشم صحبت کنن نمیتونم بخوابم باید اولش ساکت باشه ...

از این وضعیت لذت ببر

وقتی داخل آمبولانس بود با دستای سرد و پیله بسته دست های عروسش را محکم گرفت و گفت من می‌دونم اگر برم دیگه برنمی‌گردم .. تو هم بیا تنهام نذار ...عروس گفت مادر این حرفو نزن حالت خوب میشه و زود برمیگردی ... فشارش بالازده بود ..وقتی بیمارستان بستری شد .. مدام سراغ مریم عروسش را می‌گرفت 💔..اما عروس خیلی دور بود ..سه روز وضعیتش ثابت بود اما در نهایت دنیا رو ترک کرد ...دوست خوبم میشه برای مادربزرگم فاتحه بفرستی ...

من خوابم حساسه اگر یکی خروپف کنه یا پیشم صحبت کنن نمیتونم بخوابم باید اولش ساکت باشه ...از این وضعیت ...

منم از خروپف بدم میاد ولی زود خوابم میبرههه

اشک شو،اما نه تو غم.

دقیقا منم کوچکترین صدا یا نوری باشه دیگه اصلا خوابم نمیبره خخخ


دقیقا منم همینم و پارسال خیلی سر همین موضوع  تو خوابگاه اذیت شدم ...بچه ها عین جغد تا ساعت چهار صبح بیدار بودن ...

وقتی داخل آمبولانس بود با دستای سرد و پیله بسته دست های عروسش را محکم گرفت و گفت من می‌دونم اگر برم دیگه برنمی‌گردم .. تو هم بیا تنهام نذار ...عروس گفت مادر این حرفو نزن حالت خوب میشه و زود برمیگردی ... فشارش بالازده بود ..وقتی بیمارستان بستری شد .. مدام سراغ مریم عروسش را می‌گرفت 💔..اما عروس خیلی دور بود ..سه روز وضعیتش ثابت بود اما در نهایت دنیا رو ترک کرد ...دوست خوبم میشه برای مادربزرگم فاتحه بفرستی ...

خوابگاهی هستی؟ خیلی سخته خدایی


بودم فرار کردم ... تنها اتاقی که اذیت شدم همین اتاق بود ... تو یک اتاق شش نفره لامپ هم اذیت میکرد به نور و صدا حساسم ... خدارو شکر اون بچه ها هم اصلا مراعات نمی‌کردند ... چندین بار که سر و صدا کردم ...آخرهای همون ترم بچه ها بیرون از اتاق صحبت میکردند 

وقتی داخل آمبولانس بود با دستای سرد و پیله بسته دست های عروسش را محکم گرفت و گفت من می‌دونم اگر برم دیگه برنمی‌گردم .. تو هم بیا تنهام نذار ...عروس گفت مادر این حرفو نزن حالت خوب میشه و زود برمیگردی ... فشارش بالازده بود ..وقتی بیمارستان بستری شد .. مدام سراغ مریم عروسش را می‌گرفت 💔..اما عروس خیلی دور بود ..سه روز وضعیتش ثابت بود اما در نهایت دنیا رو ترک کرد ...دوست خوبم میشه برای مادربزرگم فاتحه بفرستی ...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز