2777
2789
عنوان

بابام میگه با مادرشوهرت آشتی کن

114 بازدید | 11 پست

پدر من اعتیاد داره خب هرچی بشه زود شکاک میشه اولین باری که من نامزد کردم مادر شوهرم منو بیرون می‌کرد توی بشقابی که غذا می‌خوردم می‌گفت به پسرش اینو بنداز بیرون یعنی بشقابو منم خیلی بغضی می‌شدم من 16 سالمه مادر شوهرمم ۴۵ سالشه حالا من چندین ماهه قطع ارتباط کردم باهاش چند بارمم اومد به خونه اصلاً اهمیت ندادم بهش ی دعوا راه می‌نداخت می‌گفت این دختر فلانیه فلان کار منو اصلاً آدم حساب نمی‌کنه منم به نامزدم گفتم من بدی‌ها رو با بدی جبران می‌کنم هر چقدرم بگذره من با مادرت حرف نمی‌زنم اصلاً نمی‌خوام صداشو بشنوم نامزدمم میگه خب باشه تمومش کنیم باید با مادرم سازگار کنی پدرمم زنگ می‌زنه میگه من شک می‌کنم چرا با مادر شوهرت ینجوری می‌کنی فلان فلان منم دیگه اعصابم نکشید گوشیو قطع کردم واقعا نامزدم کار خوبی نمیکنه میره اونور پشت سرم کلی حرف میزنه بعد میاد میگه نه من نگفتم من همچین ادمی نیستم

لطفاً تا درک نکردید الکی قضاوت نکنید

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز