همین الان به شوخی به مامانم گفتم اصلا من میخوام برم فرهنگیان حوصله درس خوندن ندارم (سه تا از دوستام با مدرک قرآن بدون کنکور همین امسال رفتن به راحتی)
اونم گفت اینهمه درس میخونی واسه فرهنگیان نه حق نداری فردا همین معلم و مدیرت برمیگردن مسخرمون میکنن حق نداری و داری درس میخونی
منم گفتم فقط درسای مدرسمو میخونم کلی فشار بهش وارد شد و حرص خورد و دعوا کرد که با اون دوستت ک رفته فرهنگیان قطع رابطه کن و...😐
انتظار پزشکی دارن ازم😆 من پیراپزشکی هم نمیارم
یجوری گفت
منم زدم به سیم اخر گفتم جدی نگفتم ولی اینده خودمه خودم باید تصمیم بگیرم و دست از سرم بردارید. دعوا شد و دو ساعته گریه میکنم
واقعا خودم نمیدونم چی میخوام اما این توقعات و انتظارات بی جا فقط فشاری که رومه رو بیشتر میکنه
من اصلا دوست ندارم تو این موقعیت باشم