امروز پسرعموی مامانم و خانواده ش اومده بودن خونه مون ، یه پسری دارن این خانواده که چندماه قبل خانمش طلاق گرفت بنده خدا خانمه خیلی دخترخوب و مهریون ومودبی بود من هنوزم برام قابل احترامه و اون تلاش کرد زندکیش رو نگه داره امااین اقا بشدت خانم باز و خسیس و خودشیفته بود اخرسرم خانمه طلاقش گرفت ، امروز تو مجلس جوگرفته بودش که اره زنم فلان بود بهمان بود گفتم اقای فلانی بنظرم قشنگ نیس ادم پشت کسی که سالهاکنارش بوده توجمع اینطور حرف بزنه ها که با چشم غره پدرم سکوت کردم .
بازبعدناهار مادرش داشت از پسرالدنگش تعریف میکرد و یدفعه گفت بخدا عروس سابقم بی لیاقت بود قدر پسرم ندونست وگرنه نگارو براش لقمه میکرفتم ( یعنی من )
من بی اختیارگفتم چرا فکر میکنیدکه من ایشونوبعنوان همسرم انتخاب میکردم😅😅😅؟ پسره کبودشد ومادره ساکت و مامانم عوض کردن ، بعدرفتنشون مادرم میکه حرفت خوب نبود پسر غرور خانواده س توام که شوهرکردی حالا چرا زدی توذوقشون تو همیشه پشت زنارومیگیری و فمینیست و زبون دارازی