بیست و سال از عمرم میگذره🌾شیش سال پیش با همسرم آشنا شدم❤از وقتی دیدمش عاشقش شدم🥲 شهریور ۹۶ مال هم شدیم و آبان ۹۸ رفتیم زیر یه سقف🥰تیر ۱۴۰۰ فهمیدم باردارم اما خب موندنی نبود و مرداد از دستش دادم🥺ولی زندگی روی خوشش و بهمون نشون داد ۱۰ فروردین ۱۴۰۱ فهمیدیم یه تو دلی داریم 🤰فاطمه خانوم عسل مامان ۲۹ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۵۶ دقیقه بدنیا اومد👨👩👧 خونه ما با وجود فاطمه شده بود بهشت😌 تا اینکه لطف خدا شامل حالمون شد و ۵ فروردین ۱۴۰۲ فهمیدیم دومی هم تو راهه🤭الان در انتظار علی آقا هستیم که خانواده ۴ نفرمون تکمیل بشه💞
آرام من بمان کنارم بمان بنگر مرا که میدهم بی جان _ هر جا روم تو سایه ای از منی تو غم گسارم تو دنیای منی_ دریای من ز موج گیسوی تو روانه ام سوی تو تمام من تو_ ای ماهم به چشم من نگاهی تا باران به جان من ببارد_ میخواهم نفس که در هوایت نایی بر نوای من بیارد_چشمان تو چشمه امید است بر حال خراب ناامیدم_ آوازت غزل ترین کلام است من با تو به آسمان رسیدم_آغوش تو پناه طوفان من جان میدهد به جان تو جان من _ چشمان من کنار دنیای تو فقط تماشای تو تو آرزو تو....