من توقعم بالاس یعنی جهاز ندادند کلن با همه چی تالا کت شلوار حلقه 60 ملیون دادند جهاز پدر شوهرمم خرید این 60 ملیون با دعوا دادند تازه خودم به زور رفتم حسابشون قسطی کردنم بعد برای پاگشاد خودم بعد سه روز مثل قدیم مامانم با خانواده خودش اومدند دنبالم برم گفتم نمیام چون خانواده شوهرم رسم دارند دخترشون بعد یه هفته دعوت میکند یه کادو ویه کادو دیگه به دخترشون دامادشون میدند منم تک دخترم بابامم دستش به دهنش میرسه گفتند یه 5 ملیون کنار بزار خودمم بهت میدم یه مهمانی بده کاندوم یه چیز الکی بده خودم پسش میدم بعدن جهاز نخریدی گفت نه بعد چندروز خودم با شوهرم رفتم مامانم گفت اگه شوهرت نبود بیرونت میکردم یه روز اونجا بودم یه چشمم خون یه چشمم اشک اینقدر حرفم زدند اخریم بابام یه پیرهن 200 هزاری برای مادربزرگ بود بهم داد بعد 200 ملیون دادسر سفره عقدم به زور دعوا گریه زاری خودم برام یه گوشواره کوچولو خرید اونم دقیق دوماه گریه کردم الان پشیمونم مقصر خودم بودم سطح بالا شوهر کردم اونا پولدار یخچالمم کلن خالی مادرشوهرم هی نگاه میکرد حرف میزد بخدا هیچی توش نزاشت