دوستان من ۱۶ سالمه و اینو مامانمم میدونی ولی رو خودش نمیزاره که نسبت به سنم خیلی بیشتر میفهمم و طرز تفکر با همسن و سالام فرق داره
حالا امروز صبح میخواستم زود بیدار شم ولی خوابم برد نه و نیم بیدار شدم و مامانم عصبی شده بود و تیکه مینداخت( اصلا مامانم هر کاری که باب میل خودش نباشه اینجوری میکنه و به نظر کسی اهمیت نمیده)
حالا هم میگم چیشده؟بخاطر اینکه صبح دیر بیدار شدم اینطوری میکنی؟با یه حالت طعنه میگه نه تو دیگه خودت برا زندگیت میتونی تصمیم بگیری!( این حرفش تیکه بود چند وقت پیش دعوامون شد و من همین مفهومو غیر مستقیم به مامانم رسوندم چون کلا خیلی دخالت میکرد و انگار یه برده ای بودم که همیشه باید میگفتم چشم ، و سر ازدواج منم بحث بود ک مامانم گفت دیگه تو بعد ۲۰ ازدواج میکنی منم گفتی زیر بیست و پنج امکان نداره مامانم چنان عصبانی بود ک انگار ناراحت شده بود ک به همین زودی ازدواج نمیکنم)
یعنی به کارهای مامانم ک فکر میکنم مغزم سوت میکشه.....