من مستقلم و یک پسر دارم جدا شدم با پسرم زندگی میکنم
این پسره یکساله هر روز بعد از سر کارش میومد در خونم
هزار بار بلاکش کردم فایده نداشت تا اینکه شماره پدرشو پیدا کردم
دو سه باری به پدرش گفتم به پسرش بگه بیاد خونه خودشون پدرش بهش میگفت ولی باز روز بعد می اومد
و حتی پسره گفت میرم ابروتو در خونه بابات میبرم و حرفای زشت ناموسی در موردت میزنم
تا اینکه امشب رفتم در خونشون و پلیس بردم و به پدرش گفتم پسرت تهدیدم میکنه
پدرش سرم داد زد گفت خودت چرا باهاش بودی و حتی میخواست منو بزنه